آنگاه که غرور کسی را له می کنی
آنکاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی می کنی
آنگاه که بنده ای را نا دیده می انگاری
آنگاه که حتی گوشت را می بتا صدای خورد شدن غرورش را نشنوی
آنگاه که خدا را می بینی و بنده ی خدا را نا دیده می گیری
می خواهم بدانم دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی
تا برای خوشبختی خودت دعا کنی
ســـــــهراب سپـــهری
نظرات شما عزیزان: